مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن
زاه شرر بار این قفس را بر شکن و زیر و بر کن
بلبل پربسته ز کنج قفس درا نغمه ازادی نوع بشر سرا
و از نفسی عرصه این خاک تیره را پر شرر کن!
ظلم ظالم جور صیاد اشیانم داده بر باد
ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است گل به بار است ابر چشمم ژاله بار است
این قفس چون دلم تنگ وتار است شعله فکن در قفس ای اه تشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این
بیشتر کن بیشتر کن مرغ بی دل شرح هجران مختصر مختصر کن!
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت